تفریحات سالم

1. موضوع تعهد: موضوع تعهد ممکن است مالي باشد مانند انتقال مالکيت يا غير مالي مانند انجام عمل بدون انجام آن.

2. متعهد: مديون ممکن است يک، دو يا چند نفر باشد.

3. رابطه حقوقي: رکن سوم تعهد، نوع رابطه حقوقي است که متعهدله را مکلف به انجام يا خودداري از انجام کاري به نفع متعهد مي کند که ممکن است ناشي از عقد يا شرط قانوني باشد; بر اين اساس گفته مي شود: التزام يک عمل ازدواج است.

مبحث اول: ارکان پرونده براي رعايت تکليف

گفتار 1: وجود تعهد قانوني يا قراردادي

اولين موضوع در مورد تعهد به ايفاي تعهد، وجود عامل ايجاد تعهد يا الزامات است، اگرچه منشأ اين الزامات يا تعهدات ممکن است قرارداد يا قانون به شرح زير باشد:

1. منشأ تعهدات و الزامات «قرارداد» است: در اين صورت شخص مکلف به انجام يا خودداري از انجام يا ملزم به انتقال اموال، منافع يا حقوق به شخص ثالث به موجب قرارداد است. مبناي اين نوع انتقال و انجام تعهدات، قرارداد طرفين است نه قانون

2. منشأ تعهدات و الزامات «ضمانت اجباري» است: ضمانت نامه اجباري با الزامات خارج از قرارداد زماني معنا پيدا مي کند که شخصي به مال، جان يا حيثيت شخص ثالث لطمه وارد کند. کندي بدون قرارداد بين طرف آسيب ديده يا علت حادثه. مبناي ضمان قانون است نه قرارداد.

قانونگذار در ماده 307 ق.م موارد زير را از دلايل ضمان قهري دانسته که به اختصار توضيح مي دهيم:

1-2. تجاوز به عنف و آنچه در قاعده تجاوز قرار مي گيرد: در تعريف تجاوز مقرر شده است که تجاوز به عنف، غصب خودسرانه حق ديگران، و گرفتن مال ديگران بدون اجازه است.

2-2. تخريب: تخريب جمع ويراني و وسيله تخريب و تخريب و سوزاندن است و شرعاً به اين معناست كه عمداً يا سهواً بدون اذن مالك مال ديگري را تخريب كند و به دو صورت تخريب مستقيم است و قابل يافتن است.

2-3. تسبيب: تسبيب در لغت به معناي تاندون يا عامل است. اما از نظر حقوقي، علماي حقوق علت را اين گونه تعريف کرده اند: «در مورد اتلاف مال مستقيماً مسئول ضرر نيست، بلکه مقدمه اي بر ضرر مي کند». در مورد ارتباط علت و عامل، عامل مسئول است نه علت، مگر اينکه علت آنقدر قوي باشد که ضرر معمولاً مستند به آن باشد.

4-2. تكميل: اگر شخصي به دستور شخص ديگري كه معمولاً يك عمل پرداختي است، عمل كرده باشد، يا آن شخص عادتاً خود را براي انجام چنين عملي آماده كند، نماينده مستحق اجرت المثل عمل خود است، مگر اينكه ثابت شود كه قصد انجام آن را داشته است. انجام دهيد. فعل (ماده 336 ق.م.) و نيز کسي که عمداً يا سهواً چيزي را که مستحق آن نيست دريافت مي کند، مکلف است آن را به صاحب آن تسليم کند يا اگر گمان نادرست بدهکار باشد بايد آن را بپردازد. بدهي. و حق دارد آن را به کساني که به ناحق گرفته اند برگرداند.

نامه دوم: درخواست وفاي متعهدله يا انقضاي مدت انجام

ادعاي تعهد به انجام تعهد اين است که با وجود درخواست متعهدله يا انقضاي مدت مقرر در قانون يا قرارداد، متعهدله به تعهد خود عمل نکرده باشد.

.